برای خاندان ریا حرم امام رضا یا دیوار ندبه فرقی ندارد!
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۰۴۲۳۵
خودنماییهای مضحک در خاندان پهلوی امر ریشهداری است.
چندی پیش سفر رضا پهلوی به اراضی اشغالی قدس در رسانهها مخابره شد که به دعوت وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی به همراه همسرش در این اراضی وارد شد و با سران صهیونیستی به گفتگو نشست. از آن سفر، عکسهایی بیرون آمد که نشان میداد رضا پهلوی کیپا (کلاه مخصوص یهودیان) بر سر گذاشته و با حالتی خاص و بسیار فرو رفته در حال، دست بر دیوار ندبه گذاشته زیر لب به دعا و نیایش میپردازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این سفر فرزند محمدرضا پهلوی و عکسهای مربوط به زیارت مکان مقدس یهودیان مورد توجه بسیاری از کاربران قرار گرفت و حتی افراد زیادی از خود اپوزیسیون دست به نقد شدند تا رضا پهلوی را برای انجام این کار تخطئه کنند، امّا «تظاهر» و «ریا» و عدم پایبندی به ارزشهای دینی و دستاویز قرار دادن آن برای رسیدن به قدرت، از اهداف ذاتی خاندان پهلوی است. پدر و پدربزرگ او هم سیاست ریا را به خوبی بلد بودند و بسیاری از افراد را با همین روش فریفتند. بعضی از مهمترین ریاکاریهای خاندان پهلوی را برایتان خواهیم گفت.
رضاخان پس از کودتای ۱۲۹۹ به مقام وزارت جنگ منصوب شد. سپس در آبان سال ۱۳۰۲ با حفظ سمت پیشین با فرمان شاه به مقام ریاست وزرا رسید. پس از انتصاب وی به مقام نخستوزیری، تلاشهایی برای جلب نظر مردم و روحانیون در راه کسب و تثبیت قدرت آغاز کرد. در واقع یکی از دلایل موفقیت رضاخان در مبارزه برای رسیدن به قدرت و کنار گذاردن مدعیان، ریاکاری و تظاهر به دینداری و حفظ شعائر مذهبی در جهت جلب نظر مردم و مراجع دینی بود.
اقدامات مذهبی رضاخان در منصب وزیر جنگ
رضاخان ملقب به سردار سپه، برای فریب مردم عوام و جلب حمایت آنها حاضر بود هر کاری بکند. از جمله اینکه در دستههای سینهزنی و عزاداری شرکت میکرد. «حسن اعظام قدسی» که خود ناظر سینهزنی رضاخان بوده است، مینویسد: «سردار سپه روز دهم محرم، عاشورا، به همراه دسته قزاق با یک هیأت از صاحبمنصبان در جلو و افرادی با بیرقها و کُتل با نظم و تشکیلات مخصوص از قزاقخانه حرکت میکرد. این دسته از میدان توپخانه و خیابان ناصریه به بازار میآمد. صاحبمنصبان در جلو و در جلوی آنها سردار سپه با یقه باز و روی سرش کاه حرکت میکرد. غالب آنها به سرشان گِل زده بودند و پای برهنه وارد بازار شدند. پرواضح است که مشاهده این حال در مردم خوشباور، خالی از تأثیر نبود و شخص وزیر جنگ از این پس بین عامه مردم یک شخص مذهبی و مخصوصاً پایبند به عزاداری ـ که ایرانیان خیلی به آن علاقهمند میباشند ـ معرفی شد. ایشان (رضاخان) شبها به مجالس روضه اصناف میرفت و در مجالس روضه آنها شرکت میکرد. بعضی از وعاظ و روضهخوانها روی منبر از او تعریف کرده و او را دعا میکردند.»
اقدامات مذهبی رضاخان در منصب نخستوزیر
ظاهراً تظاهر به دینداری رضاخان پس از یکی ـ دو سال اول برای مدت کوتاهی متوقف شد، ولی پس از انتصاب به مقام نخستوزیری، مجدداً برای پیشبرد اهداف خویش و کنار زدن احمدشاه به تظاهر و ریاکاری اقدام کرد؛ وگرنه او اعتقاد چندانی به شعائر مذهبی نداشت. از این رو رضاخان دوباره حربه مذهب را پذیرفت، اما این بار در مقامی جدید و بر همین مبنا عوامفریبی و تظاهرات دروغ گویی را با شدت آغاز کرد.
برای مثال در ماه رمضان قشون را به روزه گرفتن تشویق کرده، در ادارات روزهخواری را ممنوع کرد، دستور داد در شبهای احیا در نظمیه و ادارات همه قرآن به سر بگیرند. او بدین ترتیب خاطرههای دینداری ایام وزارت جنگ خود را به رخ کشید و به دستور او تمام این مطالب را با آب و تاب کامل در روزنامهها مینوشتند. در نمونهای دیگر در ۲۸ خرداد ۱۳۰۳ رضاخان طی نامهای به وزارت معارف، دستور داد که ناظر شرعیات بر مندرجات مطبوعات بوده و از درج مسائل خلاف شرع جلوگیری و مرتکبین منهیات شرعی را تنبیه کند.
اقدامات مذهبی رضاخان در ابتدای منصب پادشاهی
پس از خلع احمدشاه و خروج او از کشور در نیمه دوم ۱۳۰۴ شمسی، رضاخان برای استحکام جا پای خود در رأس قدرت و کنار زدن دیگر رقیبان بسان مبارزات سیاسی گذشته و در جهت کسب نفوذ بیشتر و کسب حمایت روحانیون و مردم با شدت بیشتری شروع به ظاهرنمایی و حمایت از شعائر دینی کرد. در غیر اینصورت او به خوبی میدانست هرگز نمیتواند در برابر حریف خود احمدشاه قاجار و دیگر رقبا صفآرایی کند.
رضاخان که در ابتدای پادشاهی خود سعی داشت اعتماد روحانیون را به خود جلب کرده و از اعتبار و حمایت آنان برای تثبیت حکومت خود بهره برداری کند از ابتدای سال ۱۳۰۶ شمسی پس از اطمینان یافتن از استحکام پایههای قدرتش به واسطه ارتش نوینی که ساخته بود، چهره اصلی خود را نمایان ساخت و از آن به بعد بود که روحانیت را از عرصه سیاست کنار زد، فرهنگ غرب را ترویج و با شعائر مذهبی مبارزه کرد و دست به تغییر پوشاک سنتی و کشف حجاب و فاجعه گوهرشاد زد.
رضاخان کشف حجاب را پس از بازگشت از ترکیه قانونی کرد
محمدرضا هم سعی کرد با ظاهرسازی مسائل دینی چندصباحی برای خود نزد عموم جامعه متدین ایران و روحانیت اعتباری بخرد. نقل خاطره کمک امام زمان به او، حج و سفرهای زیارتی به مشهد نمونهای از این دست ریاکاریها از سمت حکومتی است که عملاً با تأکید بر رویکردهای باستانگرایی و جادهصافکنی بهائیت درصدد حذف اسلام از اجتماع بودند.
دیدار با امام زمان!
محمدرضا پهلوی در کتاب «پاسخ به تاریخ» مدعی میشود که با امام زمان دیدار کرده است: «در کودکی واقعهای که توجه مرا به عالم معنی بیش از پیش جلب نمود، روزی روی داد که با مربی خود در کاخ سلطنتی سعدآباد در کوچهای که با سنگ مفروش بود قدم میزدم. در آن هنگام ناگهان مردی را با چهره ملکوتی دیدم که بر گرد عارضش هالهای از نور مانند صورتی که نقاشان غرب از عیسی بن مریم میسازند، نمایان بود. در آن حین به من الهام شد که با خاتم ائمه اطهار حضرت امام قائم روبه رو هستم. مواجهه من با امام آخر زمان چند لحظه بیشتر به طول نینجامید که از نظر ناپدید شد و مرا در بهت و حیرت گذاشت. در آن موقع مشتاقانه از مربی خود سؤال کردم: او را دیدی؟ مربی متحیرانه جواب داد: «چه کسی را دیدم؟ اینجا که کسی نیست!»، اما من این قدر به اصالت و حقیقت آنچه که دیده بودم، اطمینان داشتم که جواب مربی سالخورده من کوچکترین تأثیری در اعتقاد من نداشت.»
جلوهگری ملکه با چادر توری در حرم امام رضا
دختر رئیس اسبق موزه ایران باستان، مینو صمیمی، مترجم، مؤلف و پژوهشگر تاریخ در خاطرات خود، تقریر و روایت جالبی از سفر پهلویها به مشهد مقدس دارد. او مینویسد: اسلام در شکل مقهور شدهاش که نقشی در زندگی سیاسی کشور نداشته باشد همواره مورد بهره برداری شاه قرار میگرفت، تا از آن به صورت تیرک بر پا دارنده خیمه حکومت خود استفاده کند. در ۷ خرداد ۱۳۵۷ شاه و ملکه به اتفاق گروهی از درباریان به شهر مشهد رفتند تا در مقابل دوربین تلویزیون به زیارت مرقد امام رضا بپردازند. در این برنامه که جریان آن را مستقیما از تلویزیون پخش کردند، ملکه با یک چادر مشکی به سبک زنان مسلمان در حرم امام رضا ظاهر شد، ولی، چون جنس چادر ملکه از پارچه توری بسیار گرانقیمت بود و حرکاتش نیز به جای نمایش دینداری وی، بیشتر حالت جلوهگرانه و تحریکآمیز داشت، همین امر جو انتقادآمیز شدیدی را علیه ملکه در جامعه برانگیخت.
منبع: فارس
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: خاندان خاندان پهلوی خاندان سلطنتی صهیونیستی صهیونیستی آمریکایی رضا پهلوی امام رضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۰۴۲۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمایت ساواک از حسینیه ارشاد؟!
آیا چنانکه دکتر سید حسین نصر، رئیس دفتر فرح پهلوی در سالهای پیش از انقلاب ادعا کرده «پولهای حسینیه ارشاد توسط سازمان امنیت میآمد»؟ او که خود میگوید به دلیل مواضع دکتر علی شریعتی از مسئولیت مشاوره حسینیه ارشاد کنارهگیری کرده بود، در ویدئویی که اخیراً بازنشر شده، مدعی است مصالح ساخت این حسینیه که گران بود، با کمک سازمان امنیت فراهم میشد.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اما در اسناد باقیمانده از ساواک نه تنها نشانهای از حمایت مالی و مادی از حسینیه ارشاد نیست، بلکه آنچه صراحتاً در مکاتبات این سازمان آمده، تلاش برای کسب اطلاع از منابع درآمدی حسینیه است.
۴ سال پس از احداث حسینیه ارشاد، ناصر مقدم مدیرکل وقت اداره سوم ساواک در نامهای به ساواک تهران، خواستار دستور تحقیق درباره محل درآمد و مخارج آنجا شد:
«به ریاست ساواک تهران (ه ۳)
از اداره کل سوم (۳۱۶)
درباره حسینیه ارشاد
پیرو ۳۱۶/۸۴۰۸۴- ۴۷/۸/۲۵
یک بررسی و برآورد اجمالی نشان میدهد بطور متوسط سالیانه دو میلیون (/۲۰۰۰۰۰۰) ریال هزینه اداره حسینیه مزبور میباشد که با در نظر گرفتن مدت زمان فعالیت این حسینیه مبلغ قابل توجهی خواهد بود که تأمین مخارج مذکور خارج از امکانات مؤسسین و گردانندگان آن میباشد علیهذا با توجه به اینکه مؤسسه فوق محل درآمدی ندارد و از طرفی دلایل و مدارکی که نشان دهد هزینه موصوف از طریق پرداخت سهم امام و سهم سادات و غیره تأمین میگردد موجود نیست و اصولاً هم نمیتواند از این طریق تأمین شود، خواهشمند است دستور فرمائید سریعاً در مورد محل درآمد مخارج حسینیه ارشاد تحقیقات لازم معمول و نتیجه را منعکس سازند. ضمنا تعیین و اعلام نمایند هزینه ساختمان آن که حدود مبلغ هشتاد میلیون ریال میباشد از چه محلی تامین گردیده است. مدیرکل اداره سوم - مقدم۴۸/۷/۱»
هزینه اداره سالانه ۲۰۰ هزار تومانی حسینیه ارشاد چند روز قبل از ارسال آن نامه، در گزارش اداره کل سوم ساواک قید شده بود:
«از ۳۱۶
تاریخ ۴۸/۶/۲۶
گزارش
درباره حسینیه ارشاد
محترما" معروض میدارد.
مؤسسه فوقالذکر در سال ۴۴ ساختمان آن آغاز و از سالهای ۴۵-۴۶ با کسب مجوز قانونی شروع به فعالیت نموده است. این مؤسسه در خیابان قدیم شمیران بالای سهراه ضرابخانه ایستگاه چاله هرز واقع و دارای ۴۲۰۰ متر مربع زیربنا که با روش نوین و با مبلمانی که مجهز بوسایل کافی سمعی و بصری میباشد ساخته شده است. سالن کنفرانس و سخنرانی آن ۲۰۰۰ نفر گنجایش دارد و سخنرانیها بلافاصله به سه زبان فرانسه - عربی - انگلیسی ترجمه میشود. هزینه ایجاد این مؤسسه بالغ بر هشت میلیون تومان شده و هزینه اداره آن ۲۰۰ هزار تومان در سال میباشد.
طبق اساسنامه موجود مؤسسین و گردانندگان مؤسسه مزبور سه نفر به اسامی: دکتر عبدالحسین علیآبادی دادستان دیوانعالی کشور، محمد همایون رئیس شرکت پلار، ناصر میناچی مقدم وکیل دادگستری میباشند که سه نفر مزبور فاقد سابقه مضره هستند لیکن شهربانی کل کشور بجای دکترعبدالحسین علیآبادی شخصی را به نام مرتضی مطهری که دارای سابقه بازداشتی میباشد یکی از مؤسسین حسینیه ارشاد معرفی کرده است.
در بولتن ویژه ساواک که یک هفته پس از تعطیلی حسینیه ارشاد با قید «سرّی» منتشر شد، تصریح شده است که حسینیه «دارای هیچگونه وابستگی به سازمان ملی یا دولتی مشخص نمیباشد و از سازمان اوقاف یا سایر سازمانهای دولتی کمک مالی دریافت نمینماید.»
در بولتن اشاره شده که «سخنران اصلی جلسات مذهبی حسینیه ارشاد دکتر علی شریعتی مزینانی میباشد که در سنوات گذشته مطالبی که جنبه مضره و خلاف مصالح مملکتی داشته باشد عنوان ننموده لکن بعضا در لفافه مطالبی دایر بر مقایسه سوسیالیزم و قوانین اسلامی عنوان کرده است…»
تنها سه ماه پس از این گزارش بود که ارتشبد نعمتالله نصیری، رئیس ساواک در نامهای به شهربانی کل کشور خواستار جمعآوری برخی کتابهای دکتر علی شریعتی با این بهانه میشود: «دکتر علی شریعتی مزینانی که از عناصر ناراحت و مخالف دولت میباشد و قبلاً با سخنرانی در حسینیه ارشاد و برخی از کانونهای دانشجویی مبادرت به ایراد سخنان تحریکآمیز مینمود…» (نگاه کنید به راستیآزمایی ادعای سید حسین نصر؛ بخش اول)
در قسمت نظریه این گزارش سرّی آمده که: «اگرچه مدارک مستندی وجود ندارد که حکایت از وجود رابطه مستقیم بین گردانندگان این مرکز با عناصر خرابکار و افراطی مذهبی بنماید، معهذا بعلت ضعف مدیریت گردانندگان حسینیه مذکور و رخنه برخی عناصر ناصالح در آن و بطور کلی جو مساعدی که در کانون مورد بحث به منظور برخورد افکار و عقاید مذهبی بوجود آمده، زمینه بسیار مساعدی را فراهم ساخته تا عناصر فرصتطلب از اجتماعات متشکله در این محل برای نشر و تبلیغ افکار و عقاید انحرافی خود در مواقع مقتضی بهرهبرداری نموده و در واقع بتدریج مرکز مورد بحث را بصورت محلی جهت برقراری ارتباطات مشکوک و پخش نشریات مضره و جلب جوانان سادهلوح در جهت گامگذاری در فعالیتهای مضره و خرابکارانه درآورند و بدین ترتیب حسینیه را از سیر به سمت هدف اصلی بازداشته و شرایطی بوجود آوردهاند که شبها با ایجاد خاموشی موقتی مبادرت به پخش اعلامیه مضره و تحریکآمیز مینمایند و بعضا با طرح مسائل به ظاهر مذهبی عقاید انحرافی و مسموم را به حاضرین تزریق میکنند…»
مکاتبات ساواک با دیگر ارگانها، بلکه گزارشهای داخلی آن نیز ادعای سید حسین نصر درباره حمایت سازمان اطلاعات و امنیت کشور از حسینیه ارشاد را نه تنها تائید نمیکند، بلکه طبق یکی از اسناد موجود، یک سال پس از تعطیلی حسینیه ارشاد، اداره کل سوم ساواک در گزارشی (۵۲/۸/۹) با توصیف این حسینیه به عنوان «کانون عناصر منحرف و وابسته به گروهها و دستههای مذهبی برانداز» و «سخنرانیهای دکتر علی شریعتی که در مایههای ضدیت با ارتجاع و خرافهگوییهای مذهبی ایراد و ضمناً دارای جنبههای تحریککننده هم بوده…»، اطلاع داد که ناصر میناچی «از گردانندگان اصلی حسینیه ارشاد… در بازجویی اخیر خود اظهار داشته که از مدتها قبل با سازمان اوقاف در زمینه افتتاح مجدد حسینیه ارشاد مذاکره نموده لیکن سازمان مزبور در این زمینه اقدام در خور توجهی انجام نداده و متعاقباً مشارالیه (ناصر میناچی مقدم) با دکتر نصر رئیس دانشگاه صنعتی آریامهر تماس برقرار کرده و پس از مذاکرات مفصل به این نتیجه رسیدهاند که بهترین راه استفاده صحیح از حسینیه موصوف بهرهبرداری از آن به صورت یک مرکز تحقیقات عالی علوم دینی میباشد…»
این ادعا نشان میدهد که نصر حتی پس از تعطیلی حسینیه ارشاد نیز با مسئولان آن در ارتباط بوده و نظر میداده است.
انتهای پیام